انواع نمودارها
داده های مربوط به قیمت جفت ارزها، در نمودارهای معاملاتی ارائه می شوند. ما از این نمودارها برای مطالعه، تجزیه و تحلیل روندها و حرکات ارزها در هر لحظه استفاده می کنیم. هر پلتفرمی انواع نمودارها را به شما ارائه می دهد. هر نمودار دارای مزایا و معایبی است و هر کدام برای اهداف خاصی طراحی شده است. درپاسخ به سوال اینکه کدام نمودار سودمند تر هست ، پاسخ درستی وجود ندارد زیرا همه چیز به شخصیت و اهداف معامله گر بستگی دارد. بیاید به رایج ترین نمودار ها نگاهی بیندازیم:
نمودار خطی (Line Chart): این نمودار شامل خطی پیوسته ازحرکت قیمت جفت ارز در یک دوره زمانی است . این خط قیمت بسته شدن جفت ارز در یک بازه زمانی ، به قیمت بازشدن همان جفت ارز در بازه زمانی بعدی متصل می کند و حاصل این فرایند، یک خط را تشکیل می دهد. مزیت نمودارهای خطی این است که به ایجاد تصویر واضحی از حرکت و روند قیمت در طول زمان کمک می کند همچنین به ما کمک می کند تا روندها را به وضوح تشخیص دهیم.
نمودارمیله ای (Bar Chart): گروهی از میله ها تشکیل شده است که بالاترین قیمت جفت ارز را به پایین ترین قیمت آن در یک بازه زمانی خاص متصل می کند. همچنین قیمت باز و بسته شدن قیمت جفت ارز را هم نشان می دهد.
نمودار شمعی (Candlestick Chart): سیستم نمودار شمعی ژاپنی از اواخر قرن گذشته محبوبیت زیادی به دست آورده است. امروزه این محبوب ترین روش برای مشاهده نمودارها است. این نمودار شامل گروهی از شمع ها (Candle) است. هر شمع بدنه ای (Body) دارد که از قیمت بازشدن تا قیمت بسته شدن در محدوده زمانی خاص کشیده شده است. شمع هایی با بدنه بلند نشان دهنده فعالیت شدید در یک محدوده زمانی است، در حالی که شمع های با بدنه کوتاه نشان دهنده فعالیت محدود است.
هرشمع دارای چهارقسمت است: قیمت بازشده(Open)، قیمت بسته شده(Close)، بالاترین قیمت (High) وپایین ترین قیمت (Low). بدنه شمع به رنگ قرمز یا سبز است. رنگ نشان دهنده جهت قیمت در آن بازه زمانی است. شمع های سبز (یا سفید) نشان می دهد که قیمت افزایش یافته است و شمع های قرمز (یا سیاه) نشان می دهد که قیمت کاهش یافته است . در محیط دریک، شمع های صعودی به رنگ آبی و شمع های نزولی به رنگ قرمز نشان داده می شوند.
به خطوط بالا و پایین بدنه شمع، سایه(Shadow) گفته می شود. سایه‌های بلند در پایین و بالای شمع نشان‌دهنده کنش زیادی بین قیمت باز و بسته شدن و نوک سایه ها است. سایه‌های کوتاه نشان میدهد که بیشتر فعالیت‌ها حول قیمت بازشدن و بسته شدن صورت گرفته است.
ما عاشق کار با نمودارهای شمعی ژاپنی هستیم و توصیه می کنیم از آنها به عنوان نمودار اصلی خود استفاده کنید. ساختار و رنگ آنها برای معامله گران کم تجربه بسیار مفید است. همچنین، استفاده از آنها برای تحلیل روند بسیار آسان است. بسیاری از تحلیل‌های فارکس بر اساس استراتژی‌های معاملاتی شمع ژاپنی هست. بیاید نگاهی به برخی از رایج ترین انواع شمع های ژاپنی بیندازیم:
شمع ژاپنی Spinning Top
شمع هایی با بدنه کوتاه و سایه هایی با اندازه مشابه در بالا و پایین که نشان می دهد که هنوز تصمیمی بین خرید و فروش در یک زمان خاص وجود ندارد. ظاهر شدن یک Spinning Top پس از یک روند می تواند به معنی تغییر در جهت روند باشد.
شمع ژاپنی Marabuzo
ظاهر Marabuzo حاکی از معکوس شدن جهت روند درآینده است. شمع نزولی که بزرگتر از شمع قبلی است، نشان می دهد که روند به سطحی رسیده است که تعداد فروشندگان از خریداران بیشتر است. شکل گیری نمودار شمعی Marabuzo ممکن است در نمودارها به این صورت باشد:
شمع ژاپنی Doji
زمانی که در کشمکش بین خریداران و فروشندگان قاطعیت وجود نداشته باشد، ممکن است یک شمع Doji شکل بگیرد. توجه داشته باشید که DragonFly Dogi یا GraveSton Dogi معمولاً به ترتیب به عنوان Upside pin و Downside Pin نامیده می شود.
- هنگامی که یک Doji درست بعد از Marabuzo ظاهر می شود، به احتمال زیاد به معنی تغییر روند در آینده است !
تک شمعی - الگوی شمع ژاپنی Hummer و Hanging Man
یک Hammer معمولاً پس از یک روند نزولی ، به شکل شمعی با بنده سفید رنگ (یا سبز رنگ) با سایه پایینی بلند و عدم سایه بالایی ظاهر می شود که این نشان می دهد که فروشندگان همچنان در تلاش بودند تا روند نزولی را حفظ کنند، اما خریداران قوی تر بودند و باعث تغییر جهت شدند. اگرچه این نشان دهنده یک معکوس (Reversal) است، اما ما نباید تنها به این تکیه کنیم و باید منتظر بمانیم تا شمع بعدی شکل بگیرد تا تصمیم بگیریم که واقعاً معکوس در حال انجام است.
Hanging Man ، نقطه مقابل یک Hammer است. این می تواند به شکل یک قله باشد که نشان دهنده پایان یک روند صعودی و شروع یک روند نزولی است.
تک شمعی - الگوی شمع ژاپنی Inverted Hammer و Shooting Star
Inverted Hammer نشان می دهد که خریداران مایلند جهت روند را به یک روند صعودی تبدیل کنند، با این حال فروشندگان برای آنها کار سختی می کنند. حال، اگر بدنه شمع سفید (یا سبز) باشد، خریداران، فروشندگان را کنار می زنند. این الگو هم مانند بالا نشان دهنده برگشت از فروش به خرید است!
Shooting Star مانند Inverted Hammer یکسان عمل می کند، فقط در جهت مخالف .
دو شمعی - الگوی شمع ژاپنی Tweezer Bottom و Tweezer Top
این الگو، زمانی قابل تشخیص است که اولین شمع، روند را دنبال کند و شمع دوم معکوس روند باشد، معمولاً اندازه آنها مساوی است و طول سایه های آنها کم و بیش یکسان است.
سه شمعی - الگوی شمع ژاپنی White Soldiers و Black Crows
در هر دو الگو ، اولین شمع، کوتاه ترین شمع نسبت به دو شمع دیگراست. این الگوی به یک تغییر واضح در جهت روند اشاره دارد. در این شرایط احتمال بسیار خوبی برای معکوس یک روند وجود دارد!
سه شمعی - الگوی شمع ژاپنی Three Inside Up و Three Inside Down
در هر دو الگو شمع اول نسبتا بلند است و هم جهت روند حرکت می کند، شمع دوم تقریباً نصف طول شمع اول است و سومی طولانی تر از شمع اول. شمع دوم و سوم خلاف جهت روند هستند.
سه شمعی - الگوی شمع ژاپنی Morning Star و Evening Star
خطوط روند
روندها (Trends) جوهره معاملات فارکس هستند. روند اصلی ترین عامل تأثیرگذار بر اقدامات معامله گران است. هر روند در سه جهت ممکن حرکت می کنند:
بالا رونده (Uptrend)
پایین رونده (Downtrend)
روند خنثی (Ranging/ Sideways trend)
هر روند با بلندی ها (قله ها) و پستی ها(دره ها) مشخص می شود. در اصطلاح فارکس، یک بالارونده، صعودی (Bullish) نامیده می‌شود و یک پایین رونده ، نزولی (Bearish) می‌نامند. توجه داشته باشید که در یک روند صعودی، هر قله نسبت به قله قبلی بالاتر است و در یک روند نزولی، هر دره نسبت به دره قبلی خود پایین تر است.
یک روند از نوع خنثی معمولاً به راحتی قابل شناسایی است، زیرا یک معامله گر می تواند یک شکل مستطیل مانند را تجسم کند که روند را مشخص کند.
- مهمترین چیزی که باید در مورد یک روند بدانید طول آن است.
- یک روند باید حداقل دارای دو قله یا دو دره باشد تا به عنوان یک روند در نظر گرفته شود. اگر شامل سه یا حتی بیشتر باشد، می توانیم کاملاً مطمئن باشیم که به روند نسبتاً محکمی نگاه می کنیم.
خطوط روند (Trend Lines) یک ابزاری فنی و ضروری برای تجزیه و تحلیل روند است. این یک ابزار بسیار ابتدایی و آسان و درعین حال بسیارمحبوب است (می توان آن را در پنجره جعبه ابزار در بالای نمودار واقع در پلتفرم معاملاتی خود پیدا کرد). با استفاده از این می‌توانیم خطی بکشیم که قله‌ها را به قله‌ها و دره ها را به دره ها در طول روند متصل میکند. این خط روند اکنون به ما کمک می کند جهت یک روند را تشخیص دهیم.
- توجه کنید که خطوط خود را به درستی رسم کنید. به عبارت دیگر، خط خود را با بازار مطابقت ندهید، بلکه بازار را با خط خود مطابقت دهید!
انواع تحلیل بازار
در درس های بعدی، مفصل این تحلیل ها را بررسی خواهیم کرد، اما اجازه دهید با معرفی آنها شروع کنیم:
تحلیل تکنیکال (Technical analysis): این روش محبوب ترین روش تحلیل معاملاتی در جهان است که برحرکت قیمت در بازه های زمانی مختلف تمرکز دارد. هدف معامله‌گر پیش‌بینی تغییرات قیمت در آینده بر اساس تاریخچه این جفت ارز است. قیمت ها منعکس کننده شرایط بازار هستند و فرض اساسی معامله گر این است که تاریخ خود را تکرار می کند. فرض کنیم از ما خواسته شده است که هوای فردا را در تهران پیش بینی کنیم. داده های مربوط به دماهای هفته گذشته و نمودارهای آب و هوای تهران می تواند به ما کمک کند، بدیهی است که پیش‌بینی ما هرگز 100% قطعی نخواهد بود، اما با این داده‌ها، شانس خوبی وجود دارد که محدوده دمایی مناسب را پیش‌بینی کنیم !
تحلیل فاندامنتال (Fundamental analysis): این روش مناسب برای معامله گران بلند مدت است. با این حال، حتی اگر به این گروه تعلق ندارید، بسیار مهم است که با تحلیل فاندامنتال آشنا شوید زیرا به شما کمک می کند تا شانس موفقیت خود را به طور چشمگیری افزایش دهید. تحلیل فاندامنتال به انتشار رویدادهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جهانی و تأثیر آنها بر بازارهای ارز مربوط می شود. برای مثال، نرخ بهره، تورم، نرخ بیکاری، انتخابات، بلایای طبیعی و غیره را در نظر بگیرید. با بهبود شرایط در یک بازار معین، سرمایه‌گذاران جهانی بیشتری در این بازار سرمایه‌گذاری خواهند کرد و باعث افزایش ارزش پول آن می‌شوند.
چیزی به نام بهترین روش وجود ندارد ، هر سیستمی مزایا و معایبی دارد ، ترکیبی از این دو مورد همیشه ارزشمند است. شما باید با سیستمی کار کنید که برای شما راحت‌تر و سودآورتر است. تیم ما ترکیب تحلیل تکنیکال با تحلیل فاندامنتال را پیشنهاد می دهد.به شما توصیه می شود که روش های مختلف را مخلوط کنید. اگر بازار را با ابزارهای تکنیکال تحلیل کنید، تحلیل فاندامنتال همچنان عملکرد شما را بهبود می بخشد و اگر سرمایه گذار بلندمدتی هستید، تصمیم گیری بر اساس تحلیل تکنیکال، میتواند شانس موفقیت شما را افزایش می دهد.
سبک های معاملاتی
چندین سبک معاملاتی محبوب وجود دارد که هر سبک، معیارها و الگوی خاص خود را دارد. سبک معاملاتی می تواند چیزهای زیادی در مورد شخصیت خود معامله گر بگوید. هر معامله گر باید پس از یادگیری و ارزیابی خود باید سبک معاملاتی یا استراتژی معاملاتی خود را انتخاب کند. باید بفهمید که آیا ریسک را دوست دارید یا از آن متنفر هستید یا اینکه آیا به اندازه کافی ، تجربه معامله کردن برای مطابقت با یک سبک خاص را دارید یا خیر.
بعضی از معامله گران تهاجمی و بعضی دیگر آرام هستند. معامله گرانی هستند که در هر معامله به سودهای اندک رضایت می دهند و کسانی هم هستند که به دنبال سودهای بزرگ هستند. بهترین یا بدترین سبک وجود ندارد. هر کدام مزایا و معایب خاص خود را دارند. با این حال، ما قصد داریم چند سبک محبوب را توصیه کنیم که به از ما برای معامله گران مبتدی و تازه کار مناسب هستند.
اسکپر(Scalper): این یک سبک معاملاتی بسیار سریع و پرازفعالیت و هیجان است. این سبک به دسته معاملات میان روزی(Intraday) تعلق دارد و بازه های زمانی این نوع معاملات 1 دقیقه ای، 5 دقیقه ای و 15 دقیقه ای است. این سبک از معاملات به انرژی زیادی نیاز دارد و از طرف دیگر استرس زا است اما فرصت های معاملاتی زیادی را ارائه می دهد.
تریدر روزانه(Day Traders ): به عنوان یک سبک معاملاتی کوتاه مدت (Short-Term) طبقه بندی می شود. معامله گران این سبک معمولاً زمانی وارد معاملات می شود که ساعات معاملاتی شروع می شود و درست قبل از پایان بازار در آن روز خارج می شود. این یک سبک آرام تر از سکلپ است .این سبک نیاز به آماده سازی تجزیه و تحلیل اولیه دارد که به معامله گر کمک می کند تا در مورد یک جفت خاص تصمیم بگیرد. با گذشت روز، معامله‌گر میتواند تجزیه و تحلیل بیشتری انجام دهد و نمودارها را زیر نظر داشته باشد.
- ترید روزانه مناسب معامله گرانی است که می توانند هر روز صبح چند ساعت برای تجزیه و تحلیل بازارها وقت بگذارند.
سویینگ تریدر (Swing Traders) این یک استراتژی معاملاتی بلند مدت (Long -Term) است.این سبک از معاملات می تواند تا چند روز ادامه داشته باشد. معامله گران با صبر و حوصله منتظر روندهای سودآور بازار هستند. این سبک به ساعات کار کمتری در روز نیاز دارد و همچنین نسبت به سایر انواع معامله گران باید زمان کمتری را برای نشستن در مقابل پلتفرم های معاملاتی صرف کنند. سویینگ تریدرمی تواند تمام وقت کار کند یا اینکه به سادگی یک یا دو ساعت در ابتدا یا درپایان روز وقت بگذارند تا بازار را تجزیه و تحلیل کنند و تصمیم بگیرند که چگونه روز بعد عمل کنند. این سبک معاملات معمولاً ایمن تر است و به روندهای طولانی تر پایبند هست(بیشتر روندها چند روز یا بیشتر دوام می آورند). تغییرات زیادی در جهت یک روند در طول آن وجود دارد. به همین دلیل است که برای یک Swing Traders مهم است که با اطمینان معامله کند، اگر معتقد است که در بلندمدت حق با اوست، به تحلیل بلندمدت پایبند باشد. به عبارت دیگر، این معامله گر نباید اجازه دهد حواس پرتی های کوتاه مدت برنامه ها اش را دستکاری یا مختل کنند.
استراتژی بازه های زمانی چندگانه
این یک روش معاملاتی بسیار تأثیرگذار است! شما از آن در معاملات آینده خود استفاده زیادی خواهید کرد. این استراتژی یک روش ردیابی بر روی یک جفت است، اما در بازه های زمانی متفاوت. بدیهی است که نمودار یک جفت ارز در بازه های زمانی مختلف کاملاً متفاوت به نظر می رسند. انتخاب بازه زمانی مناسب یکی از مهمترین تصمیمات معامله گر است. بیاید به نمودار زیر نگاهی کنیم:
تایم فریم در این نمودار 2 ساعت است. می توانیم در مجموع 360 شمع معادل 1 ماه را بشماریم. به قسمت سمت چپ نگاهی بیندازید و به قله‌ها و دره هایی که به‌عنوان روندهای کوچک مشخص شده‌اند (که روندهای ثانویه یا «روندهای درون یک روند» نامیده می‌شوند) توجه کنید، و همچنین به جهت روند کلی رو به بالا توجه کنید.
اگر می‌خواستیم به یک روند نگاه کنیم، اما در یک بازه زمانی متفاوت، مثلاً تایم فریم 5 دقیقه‌ای در نمودار 2 ساعته (به این معنی که هر شمع نشان‌دهنده 5 دقیقه و در مجموع 24 شمع در نمودار است) فقط یک تصویر جزئی دریافت میکردیم که تنها بخش کوچکی از روند صعودی کلی را نشان می دهد. نتیجه میگیریم که ما باید همیشه یک معامله را در چند بازه زمانی مختلف بررسی کنیم تا دیدی گسترده، واضح و کلی از بازار داشته باشیم! هنگام استفاده از یک بازه زمانی خاص، همیشه باید استراتژی خود را با بازه زمانی بعدی آزمایش کنیم. حتی استفاده از 3 بازه زمانی به طورهمزمان خوب است، اما دیگه زیاد دور نرویم. تلاش برای دنبال کردن تعداد زیادی نمودار به طور همزمان ما را به طور جدی گیج می کند!
بازه زمانی 15 دقیقه، 30 دقیقه و 1 ساعت (که در آن هر شمع فعالیت معاملاتی 15 دقیقه / 30 دقیقه / 1 ساعت را نشان می دهد) بازه های زمانی خوبی هستند زیرا آنها کوتاه‌مدت هستند، اما نه خیلی کوتاه، سودآور هستند، اما نه خیلی خطرناک و زمان کافی و لازم را برای معامله‌گر برای تحلیل و ارزیابی بازارها فراهم می‌کنند.
اگر شما یک scalper هستید، کار با بازه زمانی های متعدد خطرناک است. با توجه به سرعت تغییرات قیمت و نیاز به تصمیم گیری سریع، این روش برای scalper پیچیده است و نیاز به آموزش زیادی دارد.
بیاید به مثال عملی زیر که از 3 تایم فریم مختلف از یک جفت ارز را به طور همزمان نشان می‌دهند نگاهی بیندازیم:
نمودار روزانه (هر شمع نشان دهنده یک روز است):
نمودار 4 ساعته (هر شمع نشان دهنده 4 ساعت است):
نمودار 15 دقیقه ای (هر شمع نشان دهنده 15 دقیقه است):
پس نتیجه میگیریم:
نمودارهای بلند مدت به شما کمک می کند تا تصویر و دید بزرگتری را درک کنید.
نمودارهای میان مدت، یک تصویر فعلی از آنچه در حال حاضر در حال وقوع است ارائه میدهد .
نمودارهای کوتاه مدت به شما کمک می کند نقاط ورودی و خروجی خوبی را تعیین کنید.