درس 4 از 13
درحال پیشرفت

تحلیل تکنیکال در فارکس

DaricFx · 1401/03/02

مقدمه

روش‌های تحلیل تکنیکال در اواخر قرن بیستم محبوبیت زیادی پیدا کردند. ابزارهای تکنیکال تمام اطلاعات مربوط به روندهای گذشته را در تلاش برای تعیین روندهای حال و آینده جمع آوری می کنند. الگوهای قیمتی به فعالیت کلی نیروهای بازار اشاره دارد. ابزارهای تکنیکال در بازارهای شلوغ بهترین عملکرد را دارند.

مهمترین مزیت تحلیل تکنیکال ، توانایی شناسایی نقاط ورودی و خروجی است. این در واقع ارزش بالایی دارد. بیشتر معامله‌گران تحلیل تکنیکال موفق کسانی هستند که معاملات خود را بر اساس روندهای بلندمدت قرار می‌دهند، اما می‌دانند چه زمانی باید به نیروهای بازار در یک لحظه خاص گوش دهند. نکته مهم دیگر این است که استفاده از اکثر ابزارهای تکنیکال بسیار ساده است. هر معامله گر می تواند ابزار مورد علاقه خود را برای کار انتخاب کند. در درس بعدی همه چیزهایی را که در مورد محبوب ترین ابزارها باید بدانید، خواهید آموخت.

سطوح حمایت و مقاومت

در طول یک روند، نقاطی وجود دارند که به عنوان مانع عمل می کنند یعنی روند را مسدود می کنند تا زمانی که قیمت موفق شود از آنها عبور کند. برای مثال دروازه هایی را تصور کنید که تا زمانی که قفل هستند اجازه عبور به کسی را نمی دهند. در نهایت کسی موفق خواهد شد که آنها را بشکند یا از آنها بالا برود. همین امر در مورد قیمت نیز صدق می کند. شکستن این موانع، که سطوح حمایت و مقاومت نامیده می شوند، دشوار است.

مانع پایین تر، سطح حمایت (Support) نامیده می شود که به عنوان یک پایان نهایی یا موقت  برای یک روند نزولی ظاهر می شود. این بیانگر خستگی فروشندگان است، زمانی که دیگر موفق به کاهش قیمت نمی شوند. در این مرحله، نیروهای خریدار قوی ترهستند.

سد بالایی سطح مقاومت (Resistance) نامیده می شود که در پایان یک روند صعودی ظاهر می شود. سطح مقاومت به این معنی است که فروشندگان قوی تر از خریداران هستند.

سطوح حمایت و مقاومت ابزارهای بسیار مفیدی برای کمک به معامله‌گران مبتدی و با تجربه هستند، به دلایلی:

  1. تشخیص آنها بسیار آسان است زیرا قابل مشاهده هستند.
  2. آنها به طور مستمر توسط رسانه ها پوشش داده می شوند و دریافت زنده آن ها از کانال‌های خبری، کارشناسان و سایت‌های فارکس ، بدون نیاز به تحلیل حرفه‌ای بسیار آسان می‌کنند. آنها بخشی جدایی ناپذیر از اصطلاحات فارکس هستند.

توجه کنید که اگر از نمودارهای شمعی ژاپنی استفاده می کنید، سایه ها نیز ممکن است به سطوح حمایت و مقاومت اشاره کنند .

مقاومت ها و حمایت ها نقاط دقیقی نیستند. شما باید آنها را به عنوان منطقه (Zone) در نظر بگیرید. مواردی وجود دارد که قیمت پایین تراز سطح حمایت کاهش می یابد، اما مدت کوتاهی دوباره بالا می رود. این پدیده Fake-out نام دارد!

بیایید ببینیم سطوح حمایت و مقاومت در نمودارها چگونه به نظر می رسند:

 

چالش واقعی ما به عنوان معامله‌گران حرفه‌ای این است که تعیین کنیم به کدام یک از سطوح می‌توانیم تکیه کنیم و به کدام یک نمی‌توانیم. به عبارت دیگر، دانستن اینکه کدام سطوح به اندازه کافی مستحکم هستند و کدام یک نیستند، یک هنر واقعی است! اینجا هیچ جادویی وجود ندارد و ما هری پاتر نیستیم!!!! این نیاز به تجربه زیادی دارد، به علاوه استفاده از ابزارهای تکنیکال دیگر. با این حال، سطوح حمایت و مقاومت با احتمال نسبتاً بالایی کار می کنند، به خصوص سطوح مستحکمی که حداقل 2 بار متوالی به عنوان مانع استفاده شده اند.

حتی اگر فقط یک بار، قیمت از یک سطح نتوانسته باشد عبور کند، آن سطح ممکن است به حمایت/مقاومت تبدیل شود. این معمولاً در نمودارهایی با بازه زمانی طولانی تر رخ میدهد. هر چه تعداد دفعات مقاومت یک سطح در برابر عبور قیمت بیشتر باشد، آن سطح قوی‌تر می‌شود.

 

در بسیاری از موارد، پس از شکسته شدن ، سطح حمایت به سطح مقاومت تبدیل می شود و بالعکس. نمودار بعدی را ببینید: پس از 3 بار لمس شدن یک سطح حمایت ، سنگر خریداران در نهایت شکسته شده و به سطح مقاومت تبدیل می شود.

 

زمانی که قیمت سطح حمایت/مقاومت را لمس می کند، توصیه می شود منتظر بمانید تا بیش از یک شمع ظاهر شود (صبر کنید تا حداقل 2 شمع). این کاراعتماد به نفس شما را تقویت می کند و در عین حال به تعیین اینکه روند به کجا می رود کمک می کند.

یکی از راه‌های خوب برای کنار آمدن با موقعیت‌های سخت مانند این، شمارش معکوس 30  نوار است، سپس، پایین‌ترین نوار از 30 را پیدا کنید و آن را به‌عنوان حمایت در نظر بگیرید.

 

شکست (Breakout): موقعیت هایی است که سطوح حمایت و مقاومت توسط قیمت شکسته می شود! شکست ها می توانند دلایل مختلفی داشته باشند، به عنوان مثال، انتشار اخبار، تغییر شتاب یا انتظارات. نکته مهم این است که سعی کنید به موقع آنها را بشناسید و بر اساس آن حرکات خود را برنامه ریزی کنید.

  • شکست ها نشان دهنده تغییرات در نسبت عرضه/تقاضا برای ارزها هستند.

به یاد داشته باشیدکه در هنگام بروز شکست دوگزینه رفتاری وجود دارد:

محافظه کارانه (Conservative ): وقتی که قیمت سطح را شکست ، کمی صبر کنید تا به سطح برگردد. دقیقاً سیگنال ما برای ورود به معامله اینجاست! این مانور Pullback نام دارد.

تهاجمی (Aggressive ): منتظر بمانید تا قیمت سطح را بشکند تا سفارش خرید/فروش را اجرا کنید.

 

شکست ها دارای دو نوع برگشتی (Reversal)و ادامه‌ دار (Continuation)است. نمودارهای بعدی شکست ها را در نمودار فارکس به روشی واضح و ساده نشان می دهند:

 

شکست های اشتباه (False Breakouts) یا شکست های تقلبی  (Fake-out):  شکست هایی هستند که پس از شکست، در فاصله زمانی بسیار کوتاه( در حد چندین شمع) دوباره به سمت ناحیه شکسته شده بر میگردند. همان طور که از اسمشان پیداست شکست های اشتباهی هستند که باید مراقب آنها باشیم .

بهترین راه برای استفاده از شکستگی ها این است که تا زمانی که قیمت سطح را می شکند کمی صبور باشیم. اگر قله دیگری در یک روند صعودی (یا یک دره دیگر در یک روند نزولی) بلافاصله بعد از آن ظاهر شود، می‌توانیم به طور منطقی حدس بزنیم که این یک شکستگی درست است.

 

در مثال بالا متوجه شکسته شدن خط روند خواهیم شد. بیایید کمی صبر کنیم تا مطمئن شویم که شاهد شکست نادرست نیستیم. قله جدید را که از قله اول(قسمت شکست) پایین تر است، بررسی کنید. این دقیقا همان سیگنالی است که ما منتظر آن بودیم تا موقعیت نزولی را باز کنیم!

در فصل‌های بعدی به موضوع حمایت و مقاومت بازخواهیم گشت و کمی بیشتر آن را بررسی خواهیم کرد تا نحوه استفاده از آن در سطح استراتژی درک کنیم.

Price Action

شما قبلا متوجه شده اید که قیمت ها به طور مداوم تغییر می کند. تحلیل‌گران تکنیکال سعی کرده‌اند الگوهای پشت روندهای بازار را مطالعه کنند. در طی آن سال‌ها، معامله‌گران روش‌های تکنیکال را بهبود بخشیده‌اند.

  • در هر زمان ممکن است رویدادهای فاندامنتال (Fundamental) غیرمنتظره ظاهر شوند و همه الگوهای موجود را که بر اساس آن معاملات خود را پایه گذاری می کنیم، بشکنند. تحلیل فاندامنتال گاهی اوقات می توانند تحلیل تکنیکال ما را مورد تردید قرار دهد.

کالاها و شاخص های سهام بیشتر تحت تاثیر رویداد های فاندامنتال هستند. زمانی که ترس از یک رکود جهانی دیگر از سال 2014 تا اوایل سال 2016 غالب شد، قیمت نفت همچنان در حال کاهش بود و تحلیل تکنیکال تنها کارامدی کوچکی در طول مسیر داشتند.

در مورد شاخص های بورس هم همین اتفاق افتاد. سقوط بازار سهام چین در آگوست 2015، و دوباره در ژانویه و فوریه 2016 ، تمام میانگین‌های متحرک(moving averages) و سطوح حمایتی ( support levels)را مانند یک چاقو از بین برد.

به دلیل موارد فوق، توصیه می کنیم همه معاملات خود را بر اساس الگوهای زیر قرار ندهید، اگرچه آنها هنوز هم ابزارهای عالی برای پیش بینی هستند.

آیا شگفت‌انگیز نیست اگر بتوانیم بفهمیم که قیمت در هر زمان چگونه رفتار می‌کند؟ خب فراموشش کن ما هیچ راه حل معجزه آسایی نداریم. ما هنوز ابزاری را پیدا نکرده‌ایم که روند بازار را 100% پیش‌بینی کند اما خبر خوب این است که ما قصد داریم جعبه‌ای پر از الگوهای مفید را به شما معرفی کنیم. این الگوها به عنوان ابزارهای تحلیلی عالی برای حرکت قیمت در خدمت شما هستند.

الگوهای نمودار

این روش بر این فرض تکیه دارد که بازار معمولاً الگوها را تکرار می کند. این روش مبتنی بر مطالعه روندهای گذشته و فعلی برای پیش بینی روندهای آینده است.

به تیم انالیز کننده باشگاه پرسپولیس فکر کنید که در حال تماشای فیلم آخرین بازی های استقلال برای تحلیل هستند. تحلیلگر آنها بحث خواهد کرد که تهدیدها احتمالاً از کجا می آیند. خب قطعا تحلیل های آن ها 100% نمیتواند بازی بعدی را پیشبینی کند ولی موثر خواهد بود. این یک مثال عینی از تحلیل در بازار فارکس است.

اکنون بیایید روی الگوهای اصلی فارکس تمرکز کنیم:

 

الگوی قله دوقلو (Double Top): این الگو بر قله ها تمرکز دارد. شرایط بازار ترکیبی از نیروهای خریدار و فروشنده است. هر دو در یک نبرد همیشگی قرار دارند و منتظرند تا دیگری بشکند و تسلیم شود این الگو زمانی اتفاق می‌افتد که یک قیمت دو بار به همان قله برسد اما موفق به شکستن آن نشود.

زمانی وارد خواهیم شد که قیمت یک بار دیگر خط  گردن (Neckline) را بشکند (در سمت راست). حتی می‌توانید بلافاصله وارد شوید، اما ما توصیه می‌کنیم که منتظر pullback  مجدد به خط گردن باشید و پس از آن موقعیت فروش باز کنید، زیرا اولین شکست ممکن است شکست غلط باشد.

اکنون به سقوط چشمگیر قیمت که بلافاصله پس از شکست قطع گردن اتفاق می افتد نگاه بیندازیم:

 

در بسیاری از موارد، اندازه نزول قیمت ، کم و بیش برابر با فاصله بین قله ها و خط گردن خواهد بود (مانند مثال بالا).

الگوی دره دوقلو (Double Bottom): این الگو فرآیند معکوس الگوی بالا را توصیف می کند( بر دره ها تاکید دارد). الگوی دو دره معمولا در بازار روزانه ظاهر می شود مخصوصا زمانی که جریانی از رویداد های فاندامنتال وجود دارد که جفت ارز ما را تحت تأثیر قرار می‌دهد. در بسیاری از مواقع با قله/دره های سه تایی یا حتی چهارگانه سروکار داریم. در این موارد ما باید منتظر بمانیم تا شکستگی ظاهر شود و حمایت/مقاومت را بشکند.

الگوی سر و شانه (Head and Shoulders): این الگوی ما را از تغییر روند در سر (Head) آگاه می کند! با وصل کردن 3 قله ، یک خط فرضی بکشید و ساختار سر و شانه به دست خواهید آورد. در این حالت، بهترین نقطه برای ورود به معامله درست زیر خط گردن(Neckline) است. نمودار زیر را ببینید:

 

نمودار بعدی نشان می دهد که ما همیشه قرار نیست الگوی سر و شانه متقارن داشته باشیم:

الگوی کنج (Wedg): این الگو می داند که چگونه برگشت روند و یا ادامه روند را تشخیص داده و قیمت را پیش بینی کند و همچنین در هر دو روند صعودی و نزولی کار می کند. یک کنج ، از دو خط غیر موازی ساخته شده است. این دو خط یک کانال مخروطی شکل غیر متقارن ایجاد می کنند.

در یک کنج رو به بالا (up-going wedge)، خط بالایی، سقف های بالاترین شمع های سبز رنگ را در امتداد روند صعودی به هم متصل می‌کند. خط پایینی، کف های پایین ترین شمع های سبز رنگ را در امتداد روند صعودی به هم متصل می کند.

 

در یک کنج نزولی (down-going wedge)، خط بالایی، سقف های بالاترین شمع های قرمز را در امتداد روند نزولی به هم متصل می کند و خط پایین، کف های پایین‌ترین شمع های قرمز رنگ (فروش) را در امتداد روند نزولی به هم متصل می‌کند. :

 

نقاط ورود به کنج ها، اگر روند صعودی باشد، ما دوست داریم چند پیپ بالاتر از محل تلاقی دو خط وارد شویم و اگر روند نزولی باشد، چند پیپ زیر تقاطع وارد کنیم.

الگوی مستطیل (Rectangle): مستطیل ها زمانی ایجاد می شوند که قیمت بین دو خط حمایت و مقاومت موازی حرکت کند. هدف ما این است که صبر کنیم تا یکی از آنها بشکند. این امر ما را از روند آینده آگاه می کند.

بیایید چند نمونه از الگوهای مستطیلی ببینیم:

 

الگوی پرچم (Pennants): یک الگوی مثلث شکل افقی و متقارن است که معمولا بعد از روندهای بزرگ ظاهر می شود. در بیشتر موارد، جهتی که در آن مثلث شکسته می شود، روندی آتی را در آن جهت و حداقل به همان قدرت قبلی پیش بینی می کند. هنگامی که یک مثلث متقارن را تشخیص می دهید، باید خود را برای یک شکستگی در آینده که به جهت روند بعدی اشاره می کند، آماده کنید.

در شرایطی که قسمت بالایی شکسته و جهت روند صعودی است، برای نقطه ورود یک سفارش درست بالای مثلث باز می کنیم و در همان زمان یک دستور توقف ضرر (انواع سفارشات در درس 2 را به خاطر دارید؟) کمی زیر ضلع پایین مثلث باز می کنیم و در مواردی  که قسمت پایین مثلث می شکند و جهت نزولی است برعکس عمل می کنیم:

 

 

خب حالا در مواردی که نمیدانیم روند به کدام جهت خواهد رفت باید چه رفتاری انجام دهیم؟ در این موارد برای نقطه ورود، سفارش خرید یا فروش را در دو طرف مثلث، درست قبل از راس آن قرار می‌دهیم. پس از اینکه متوجه شدیم روند به کجا می رود، فوراً نقطه ورودی نامربوط را لغو می کنیم. در مثال بالا، روند به سمت پایین حرکت می کند. در این حالت ورودی بالای مثلث را لغو می کنیم.

 

الگوی مثلث صعودی: این الگو زمانی ظاهر می‌شود که نیروهای خریدار قوی‌تر از نیروهای فروشنده باشند، اما هنوز آنقدر قوی نیستند که از مثلث خارج شوند. در بیشتر موارد، قیمت در نهایت موفق به شکستن سطح مقاومت و حرکت به سمت بالا می شود، اما بهتر است نقاط ورود را در دو طرف مقاومت (در کنار راس) تنظیم کنید و به محض شروع روند صعودی، نقطه پایین تر را لغو کنید( این کار برای کاهش ریسک است، زیرا در برخی موارد یک روند نزولی پس از یک مثلث صعودی رخ می دهد).

 

الگوی مثلث نزولی: الگوی مثلث نزولی زمانی ظاهر می‌شود که نیروهای فروشنده قوی‌تر از نیروهای خریدار باشند، اما هنوز آنقدر قوی نیستند که از مثلث خارج شوند. در بیشتر موارد قیمت در نهایت موفق به شکستن سطح حمایت و حرکت به سمت پایین می شود. با این حال، بهتر است نقاط ورود را در دو طرف حمایت (در کنار راس) تنظیم کنید و به محض شروع یک روند نزولی، ورودی بالاتر را لغو کنید (این کار را برای کاهش ریسک انجام می دهیم، زیرا در برخی موارد یک روند صعودی پس از نزولی ایجاد می شود. ).

کانال ها

ابزار دیگری برای تحلیل تکنیکال نیز وجود دارد که بسیار ساده و کارآمد است! بیشتر معامله گران عاشق استفاده از کانال ها هستند. در واقع، یک کانال از خطوط موازی همراه با روند ساخته شده است. کانال ها در حوالی قله ها و دره ها در رونده شروع می شوند و سرنخ های خوبی برای خرید و فروش در اختیار ما قرار می دهند. سه نوع کانال وجود دارد: افقی، صعودی و نزولی.

  •  خطوط باید موازی با روند باشند. کانال خود را به زور وارد بازار نکنید!!!!!

نتیجه

الگوهایی که به ما در مورد تغییر روندها اطلاع می دهند عبارتند از دوقلو ها، سر و شانه و کنج.

الگوهایی که ما را در مورد ادامه روند مطلع می کنند عبارتند از پرچم ها، مستطیل ها و باز هم کنج.

الگوهایی که نمی توانند جهت یک روند را پیش بینی کنند مثلث متقارن هستند.

آیا پیشرفت خود را به سمت هدف احساس می کنید؟ معاملات فارکس چندان ترسناک به نظر نمی رسد، درست است؟این درس برای هر یک از شما که می‌خواهید مانند یک معامله گرحرفه‌ای معامله کند و استاد فارکس شود ضروری است. توصیه می شود دوباره به طور خلاصه آن را مرور کنید تا مطمئن شوید که تمام شرایط و اطلاعات را به درستی دریافت کرده اید، زیرا تبدیل شدن به یک معامله گر حرفه ای بدون درک واقعی و نقش سطوح حمیات و مقاومت غیرممکن است! شما اکنون بیش از نیمی از دوره ما را تکمیل کرده اید و گام های بزرگی به سمت هدف برداشته اید. بیایید ادامه بدیم و به هدف خود برسیم!

 

پاسخ‌ها

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *